معنی واجب الاذعان در فرهنگ فارسی عمید

ویژگی آنچه اقرار و اذعان به آن واجب است

معنی واجب الاذعان در لغت نامه دهخدا

چیزی که اقرار به آن ناگزیر بود. (ناظم الاطباء) : فرمان واجب الاذعان صدور یافت. (حبیب السیر ج 3 ص 155)

فرهنگ فارسی عمید

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

آنچه که اقرار بدان لازم و اجب است: و امیر زاده شاهرخ که برحسب فرمان واجب الاذغان بطرف قزل نیاج رفته بود معاونت نمود